با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت 

تفاوت حجاب و محجوبیت و پوشش و حفاظت از هم نوعان 

ریشه‌ ی تعاریف ، رسوم و ذهنیت هایی که نسبت به موضوع حجاب در افکار و عقایدی بخصوص مرتبط با بانوان ایجاد گردیده از دو جانبِ اصلی نشأت گرفته و به تبعیت از آن تکوین میگردد ؛ تجربیاتِ انسانها و ادیان . چونانکه تجربیات را مبنی قرار دهیم ، بسیاری به اوضاع و حالات مجموعه ها مرتبط است . به عنوان مثال در زمانی کشورهایی در حال جنگ و دفاع بودند و تسلط به جهتِ تأمین امنیت و حقوق شهروندان کمتر بوده و مجموعه ای ثباتی معمول را نداشته بنابراین آدابو رسوم و اسلوب هایی که از این پی در باورها غالب گردیده و دهان به دهان چرخیده و باب شده احتمالاً در زمان هایی مناسب و از سوی همگان مورد موافق و تصدیق بوده و مشخص نیست در اوضاع و زمانه ای دیگر مناسب باشد و یا نه و حال آنکه قصد داشته باشیم ادیان را نیز شاخص قرار دهیم کار به مراتب پیچیده تر میشود چراکه هم میبایست با توجه به اصول متناسب با اوضاع و حالات مجموعه و « فرهنگ و شخصیت اشخاص » مورد قیاس قرار داد و هم به این جهت سطوح دانایی صحیح و گسترده لازم است . به عنوان مثال حجاب در کتاب الاهی میتواند به معنی پاسداری از محبوبیت باشد و کلیتش این است و در این میان به نوعِ پوشش معقول هم توجهاتی دارد که باز هم آن به محیط ها و زمانه های گوناگون و فرهنگ و اوضاع مجموعه بسیار مرتبط میشود ولی تعاریفی که بنده به شخصه خواندم حجاب را مطلقاً به نوع و حدودِ پوشش محدود می‌گرداند با اینکه پوشش نوعِ لباسی است که متناسب با مواردی پرشمار از جمله گرم یا سرد بودنِ محیط ، فعالیت های گوناگون و سازگار با مناسبت های مختلف تنظیم و تعریف میشود و متأسفانه به سببِ سنجیدنِ حدودِ محجوبیت بسیاری به پوشش توجه میگردد و همانطور که پوششِ بسیار گواه بر محجوبیت میتواند باشد آیا پوشش هایی مناسب که گاهاً اندک عنوان یافته محجوبیتِ شخص را منکر می‌تواند باشد ؟ در حقیقت این ناظرِ کَژ فهم است که وجودیتی محجوب را قضاوتی ناصحیح میدارد و به هر روی به جهتِ اینکه آسایش ، عزت ، احترام و حرمتِ همنوعانمان توأم با استقلال و آزادی برای همگان حفظ گردد ، به عنوان یک شهروند میتوان نقشی بسیار بسیار مهم و پررنگ ایفا داشت تا مجالِ کوچکترین تعدی بر شخصی نباشد و این فرض و اصلِ منوال است که میبایست نسبت به همه داشته باشیم مگر شخصی که در معرض تعدی باشد و خود به جهت دفاع داشتن از وی امتناع ورزد .

لازم به ذکر است که مشکلِ پوشش به این پررنگی و به شکلِ معضل و مسئله ای غیر قابل حل ، برای مجموعه ای که مردمانش صاحب سالها تمدن و از میانشان پرشمار عارفان ، پهلوانان و بزرگانی اسطوره ای که در فرهنگ سازی و تمدن سازی در جهان نقش هایی بسیار داشته اند ، نشانه ی ضعفی بسیار بزرگ است که از سویی حافظان جان و تأمین کنندگان امنیت مردمان عاجز و از سویی عمومیت آزرده خاطر و خشمگین باشند و قطعاً این موضوعات به مسائلی پرشمار مرتبط و از آنان تاثیر میگیرد ولی کاری که میتوانیم انجام دهیم همان محافظت از یکدیگر مبنی بر اصلِ ذکر شده و بدون اجبار است . 


باید تأکید کنم که بنده تو زمینه ی پوشش هیچ ادعایی ندارم ، فقط سعی کردم بیشترین حدود و نوع پوششی متناسب که تو زمانه ی امروزی ، با انتخابش « خودمون احساس راحتی میکنیم » رو ارائه کنم .

تصویر سیاه و سفیدِ سمت چپ یه کلیتی از پوششی که در طول تاریخ مرسوم و مورد استقبال همگان بوده رو متصور شده و در کل میشه گفت ما دوست نداریم رازهای درونی و باطنمون رو دیگران بدونن و نسبت به ظاهرمون هم می‌تونیم همینطور بنگریم بنابراین خیلی اشخاصی که به حدودِ پوشیدگیِ پوشش یادآور میشن ، قطعاً مقصودشون هرگز اشاره به نجابت و محجوبیت شخص و زیر سوال بردنش نیست و می‌خوان به همین نکات توجه داشته باشند و بنظرم هرچی امنیت بیشتر و فرهنگ سازی بشه و به پیش بریم سختیِ این مسائل که خیلی هارو آزار میده از بین می‌ره و به این نتیجه می‌رسیم که نوع و حدودِ پوشش به عواملی مثلِ گرمی و یا سردی و مناسبت های گوناگون مرتبطه .