با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
جلوه ی ناعدالتی بر مجموع های بزرگ ، به واسطه ی مجموعه های بزرگتر محو و معکوس میشه
موضوع در بیان بسیار سادست ، اکثراً در طول زندگیمون پرشمار ظلم و ناعدالتی رو مشاهده کردیم ، از دیگران شنیدیم و یا تو کتاب خوندیم و گاهی نسبت به جوانبی ستم شده که بنظر نمیرسه ولی دو نکته مطرحه ؛ اگر این جوانب بزرگ و صاحب وسعت باشن به این معناست که در برابر ناحقی و بدی ایمنن ؟ نکته ی دیگه اینکه چطور با وجود وسیع بودنِ این جوانب ، اون ظلم برای دیگران آشکار نمیشه و یا بالعکس جلوه داده میشه . در نظر بگیریم که یک شهر و یا جمعیتی بزرگ که دارای یک وجه اشتراک و با هم اتحاد داشته باشند مورد ناحقی قرار میگیره ، مثال یه شهر مدتهای طولانی آب مناسب برای نوشیدن و استفاده ی غیر نداشته باشه ، یا یک جمعیت بزرگ که دارای اهداف ، عقاید و عملکردی مختص باشه دائماً با موانع و اختلال مواجه میشه و زمانی که از دیگران نسبت به ایشان نظرسنجی میشه اکثراً یا ازشون خبری ندارن , یا خودِ اونها رو به عنوان متهم و مقصر میشناسند . ریشه ی ایجاد چونین نظراتی در اذهان گاهی به دلیل وسیع بودن اون مجموعه ها شکل میگیره ، به این معنی که اندیشیده میشه چون اعضاء اون شهر یا مجموعه تعدادشون زیاده پس قطعاً اگر غیر از اینکه ما میپنداریم بود ، همه متوجه میشدن در حالی که اون مجموعه هرچند در مقیاس نظریِ ما وسیع تلقی میشه ولی دربرابر کل جهان یک مجموعه ی کوچیک بیشتر نیست و گاهی در حین ناباروری ، فقط شماری اندک هستن که از اوضاع و احوال سختِ اون مجموعه آگاهند . مثلِ زمان های قدیم که بین دو کشور سالها جنگ بوده ولی تو کشور همسایه غیر از بزرگان و پادشاهان هیچ شخصی دیگه نمیدونسته که چه جنگی در حال وقوعه و یا اینکه وقتی یک پادشاه سالها کشوری دیگه رو غارت میکرده ، با نفوذی که داشته دقیقاً بالعکسش رو جلوه میداده بنابراین مردمان یا نسبت به اون اتفاقات ناآگاه بودن و یا چیزیو میشنیدن که اون پادشاه و حاکم میخواسته بشنون و اکثراً باورش میکردن و قطعاً اون مجموعه ی تحت فشار توان و امکانِ بیان حقیقت و دفاع از خودش رو نداشته . تو عصرِ ارتباطات دیگه بعیده که بین دو کشور جنگ بشه و تمام دنیا به سرعت مطلع نشن ولی چنتا شهر میشناسیم که عده ای پرشمار حتی آب و غذای مناسب برای استفاده ندارن و یا چقدر شده که رویدادهای بسیار بزرگه در حالِ وقوع رو اهالیِ کشوری به نوعی تعریف میکنن و موافقِ عادل و بر حق بودنِ جانبی هستن در حالی که مردمان یک کشور دیگه دقیقاً عقیده ای مخالف دارن ! مگه میشه حقیقت برای یک عده یه چیزی باشه و برای دیگران مخالفش ! مقصود از بیان این مطلب اینه که گاهی لازمه بسیار عمیقتر ، وسیعتر و دقیقتر بنگریم تا متوجه بشیم عقاید و قضاوتهایی که مدتها نسبت به صحیح بودنش مطمئن بودیم ، شاید اشتباه بوده باشه ، مخصوصاً اگر نگاه و نیتمون صلحو سازش و سازندگیو ایجاد اتحاد باشه .