با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
چالشِ دانشجویان و نقص متخصصینِ متمرکز در رابطه با دانایی و اهمیت شناخت حداقلی نسبت اصلهای مبنایِ زندگی
بنده در طول این مدت بیشترین تمرکز و گفته ام در رابطه با اهمیتِ علم و دانش بوده تا عمیقاً به این یادآور باشم که اگر مهمترین عامل نباشد قطعاً دانایی و تعقل آن رکنِ اساسی میباشد تا انسان به این حدود از قدرت ، رفاه و آسایش برخوردار باشد و البته که بسیاری از ویرانی به جهتِ هوش و تفکر وسیع است ولی به هر روی نمیتوان گسترش شناخت و دانایی را به عنوان موضوعی بسیار مهم برای بشر انکار داشت و همانا در گذشته در این باره گفتگو شده باز هم شایان به ذکر میدانم که یادآور باشم بر تفاوتِ شناختی صحیح که غالبأ در راستایِ درستی صرف گردد و یا دانشی که به سببِ نامتناسب بودن ، ناصحیح باشد و همانطور که نکته ی مهم این مطلب در رابطه با چالش دانشجویان و اهالی دانشکده ها و نقصِ متخصصین متمرکز در رابطه با دانایی است یادآور میشوم بر نکته ای مهم که هرچند حدودِ داناییِ فردی « در زمینه ای مختص » وسیع و عمیق باشد ، آیا این به جهت نیکو زیستن کافیست ؟ روابط اجتماعی ، عاطفی و فرهنگی ، تربیت فرزند و رفتار با اطرافیان ، اهمیت تفریحات و چگونگی انجامش و صدها مورد دیگر هستند که در هیچ دانشگاهی و حداقل در قالب آن حوزه که تحصیل میکنیم نمیتوانیم بیاموزیم در عین حال که بخشی بسیار وسیع از دوره ی زندگانی تشکیل شده از این موارد و همانطور که شناخت و تخصص در زمینه های علمیه گوناگون بسیار مهم است ، در خصوص یکایک این موارد لازم است تا بیاموزیم و بخشی مهم از بلوغمان وابسته به همین آگاهی ها و معرفتها است تا به نحوی احسن با دیگران مواجه داشته باشیم و حال اگر به اهمیت کسب این شناخت ها پی بردیم ، چطور و از کجا در کنار زندگیِ پرمشغله ای که داریم به این علوم دسترسی داشته باشیم ؟! از طریق گفتگو و رجوع به اشخاص دانا و با تجربه گوش دادن و مطالعه ی پادکست ، مجله و کتاب های فلسفی و مرتبط با روانشناسی و روابط اجتماعی قدیمی و جدید تا چهار کتاب الهی که بسیاری معتقدند چونانکه بشه متشابهاتی متعلق و متناسبِ با زمانه های گذشته رو درک کرد و ازش فراغت یافت ، چکیده و خلاصه ای از مهمترین اصول و معرفت های لازم به جهتِ رشد و بلوغ فکری در راستایِ نیکو و به نحو احسن زیستنه که برای هر انسانی مفیده و به بسیاری طریق های دیگه میشه این اصول و تجربیات بسیار ارزشمند رو آموخت و میزان شناختمون رو در رابطه با موضوعاتِ گوناگون به حدودی حداقلی و لازم برسونیم ولی بازم به این نکته اشاره دارم که در کنار زندگیِ پرمشغله و اغلب توأم با بی حوصلگی و آشفتگی ، آیا گسترش دامنه ی شناختی از این طُرُق برای همگان به شکلی که صحیح و مطمئن ، مناسب و کافی باشه مقدوره ؟ هرچند میشه به این شیوه ها هم بسیاری از دانایی های ضروری به جهت زندگیِ کامل و صحیح داشتن رو بیاموزیم و در مواجه و رفتار نسبت به خودمون و دیگران موفقتر عمل کنیم ولی فارغ از تمامی این موارد راهاندازی رسانه های ارتباطی به طریقه ی مذکور که متشکل از متخصصین و مجربینِ آگاه به علوم و شناخت های گوناگونه و بهرهمندی از امکاناتش میتونه کار رو برامون بسیار آسون کُنه و امیدوارم تا پیش از پدید اومدنش نسبت به کسب دانایی های مختلف و گسترش دامنه ی شناختیمون کوشا باشیم و فراموش نکنیم که مهارت ها و دانشهای تخصصیه ما ، هرچند بسیار بسیار ارزشمند و مهم و نشونه ی شخصیتِ بالغ و احسن داشتنمونه ولی اغلب فقط بخشی از اون میزان دانایی و معرفت که به منظورِ نیکو زیستن لازمه رو تشکیل میده .