با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
چه زمان ایمانِ زیاد مضر میشه
اعتماد به نفس ، باور و ایمان داشتن به موضوعاتی که بخصوص خودمون بتونیم « بفهمیم و درک » کنیم خیلی مهمه ولی یک نکته ی بسیار مهم مطرحه و لازمه بارها تکرارش کنم . در نظر بگیریم یک شخص برای تصمیماتش تو زندگی مقامره میکنه ، یک سکه رو برمیداره و هر دفعه که میخواد یه انتخابی داشته باشه اون سکه رو پرت میکنه و اگر طرفِ موافق اومد انجامش میده و اگر نه منتفی میشه ، مثلاً میخواد شروع به ورزش ، تحصیل ، یا بینِ دو شغل متفاوت یکیشونو انتخاب کُنه ، سکه رو میندازه و مطابق با اون سمت که سکه فرود میاد تصمیم میگیره . ما خیلی مواقع اینکه تصمیماتمون شانسی نباشه رو یادمیگریم ولی میرسیم به مسئله و مبحثی که به مراتب « مبنایی تره » که شروع به تحلیل و فهمِ موضوعاتِ گوناگون میکنیم و خیلی سخت میشه که گاهی تفهیم و ادراک و باورهامون ناصحیحه و از اونجایی که اعتمادِ زیادی به تشخیصی که به واسطه ی تفهیم و ادراکمون حاصل شده داریم ، دیگه مطمئن میشیمو نسبت به اون تصمیم وجودمون بسیار مستحکم میشه و همونطور که اگر این تشخیص و تصمیممون صحیح باشه ، استواری و عهد مداریمون خوب و قابل تحسینه ، اگر ناصحیح باشه به مراتب اوضاع سختر میشه !
بنابراین باور و ایمانِ ناصحیح که اشتباه بودنش بر ما به نوعی نهان و پوشیدست میتونه مایه ی گمراهی و مانع رشدمون باشه و همونطور که در گذشته بسیار یادآور شده ، ما به واسطه ی همین موضوعِ بنظر ساده که القای مفاهیمه صحیح نسبت به موضوعات گوناگونه میتونیم بسیاری از مشکلات رو رفع کنیم و دقیقاً بالعکسش اینه که باور های اشتباهمون که از پی تعاریف و ادراک ناصحیح شکل گرفته میتونه کاملاً اوضاع تغییر بده . در نظر بگیریم ده نفر میخوان با هم یک سازمان رو تأسیس کنند و به گفته ی مجربین ابتدا سفارش میشه با کلیات شخصیت های هم آشنا بشید و سپس تصمیم بگیرید و شروع به شراکت کنید ولی بجای اینکه این اشخاص با هم جلسه بزارن ، یه شخصی میاد چند دقیقه با اینها صحبت میکنه و بعد یک مطلب مینویسه که درونش درباره ی شخصیت و ایده آل ها و اهداف یکایک اعضاء سخن گفته شده و وای بحالمون که اشتباه یه چیزی رو منتقل کُنه و ادراکی اشتباه بوجود بیاد و بدیهیه که گاهی بین این ده تن فقط اختلافاتی کوچیک وجود داره ولی طوری جلوه داده میشه که کلاً از همکاری با هم منصرف میشن ! نباید فراموش کنیم که گاهی رویایی به واسطه ی مراجع و یا واسط میتونه بسیار مهم ، لازم و درست باشه ولی بنابراینکه مفاهیم کاملاً صحیح منتقل بشه و البته که تلاش برای رویاروییِ مستقیم میبایست هدفِ ارجح باشه به این معنی که ما گاهی بین چند نفر و یا چند جانب یه کدورت و حساسیتی میبینیم که احتمال داره به جدال لفظی و نزاع منتهی بشه ، یه بزرگتر میاد وساطت میکنه و هر دم که بستر فراهم باشه و شرایط رو مساعد دریافت بهترین کار اینه که اون افراد و یا جوانب مستقیم با هم وارد گفتگو بشن تا مایه ی وصالِ مستحکم و با ثبات بین اون جمیع ها بشه . لازم به ذکره که هم در سطح عمومی ، رسانه های ارتباطی به طریقه ی مذکور میتونه به نحوی احسن این امکان رو فراهم کنه تا موضوعاتی برجسته و عظیم حل و فصل بشه و هم یکایک مشکلات مختلف بین جمع های کوچکتر .