با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

توانمندیمون بجای انتقام ، به جهت جلوگیری از تکرار واقعه عرض و صرف بشه ، اگر نشدنی باشد چه ؟ 

در پیرامونمون پرشمار وقایع ناخوشایند بوجود میاد ، گاهی عواملی همانند سیل و زلزله و گاهی بدست انسان ، مقصود بنده این است که یادآور بشوم در مواجه نسبت به اینچونین وقایع ، گاهی لازم است بجای انتقام ، توانمندیهامون رو به جهت جلوگیری از تکرار اون حادثه صرف کنیم ، البته گاهی هرچند خواستار اینچونین مواجه ای باشیم ، نشدنیه ، به این منظور که امکان « دفاعِ مطلق »و « جلوگیری از هرآنچه عامل که موجب ایجاد وقایع ناخوشایند میگردد » مهیا نیست . مثالهای بسیاری مطرح است ولی بدون اشاره به موارد گوناگون میبایست به یک نکته توجه داشت که ما بیشتر از یک انسان و یا جریان و گروه و مجموعه ای ، نسبت به محیط پیرامون و جهانمان نمی‌توانیم باشیم و اما نکته ی مهم دیگر این مطلب که لازمه ی پیشرفتن بر مبنایِ راهبرد مزبور است ، ضعف و نقص و عدم اتحاد درون مجموعه ای است ؛ در نظر بگیریم ما عضو یه مجموعه ی تجاری هستیم ، درون مجموعه مشکلاتی وجود داره و دو و چند دستگی موج میزنه ، اتحاد و تمرکز بر اهداف و طریق هایی واحد و اتحاد مطلوب وجود نداره ، افرادی از بین مجموعه به این می اندیشن که مجموعه ی خودشون رو که برای رشدش سعی داشتن ترک کنند و عضو مجموعه های دیگر بشن ، ولی رأی بر این نداشته ، درون مجموعه نیز آنطور که خواستار آن هستند نیست ، پس به عضویت در خارج از مجموعه موافق نبوده و در صدد تغییر درون مجموعه ای ، اوضاع و شرایط را درک داشته میدانند با توجه به اوضاع خارج و درون مجموعه ، تغییر در لحظه مهیا نیست ، پس « با وجود چند دستگی ، نسبت به رشد مجموعه توافقی شکل گرفته و فرضیه ی مهمی است و در نگاهی واقع بینانه تا زمانی مقدور است که تحرکات نسبی به جهت رضایت دیگرِ اعضاء از سوی یکایک عضو ها برجای آورده بشود » و چونانکه بر این مبنا پیشبرود ، همانند این است در برابر باد و سیل دیوار ساخته ، « استقلال مجموعه برای اعضاء یا سلایق گوناگون حفظ بشود » ، کدام سلیقه صحیح و ناصحیح است ؟ باورمندم تا به اینجا چونانکه ایندو راهبرد و فرضیه را در نظر داشته ، به آن اندیشید ، به نتایجش تأمل داشته ، میتوان ستونی بر خویشتن نهاده ، بنایی موقت بر آن استوار داشته تا از باد و سیل در امان بوده ، سپس « نسبت به گوناگونی سلایق » و « تعادل تعامل با مجموعه های دیگر اندیشید و مواجه داشت » و اما خلیفگانِ سلطانِ مسلط بر باد و فرزند انسان که بر ابرها سوارند آیا میپذیرند ؟ بر طریقه ، اصول ، راهبردها ، طریق ها و طرح ها و اهدافِ مذکور و آنها یادآور میشوم و امیدمندم اینان مفید باشد .