هوش مصنوعی ، زمان ، دسترسی مستقیم به محتوایات مد نظر ؛ طرح تعریف چکیده ی کتاب ها و یافتن مقالات و مطالب گوناگون در حوزه ای مختص
پیش از همه لازمه جمله ای تکراری رو یادآور بشم که از مهمترین داشته های ما انسانها حدود دانایی و « علمِ تشخیصِ استفاده ی کدامین دانایی در خصوص کدام مواجه برشمرده میشه » ، بدین جهت کسبِ علوم و تعاریف گوناگون امری مهم محسوب میشه و بدیهیه که پرشمار از این مطالب « مکتوب » و پرشمار نزدِ « انسان ایجاد و مهیا » . در رابطه با علوم مکتوب که در کتاب ها ، مقاله ها مهیاست میبایست یادآور بود بر نقش هوش مصنوعی ، چونانکه محتویاتِ کُتب و مقالات گوناگون را پردازش و خوانده ، « در قالب چندین بابِ کوتاه و مفصلِ چکیده ، ارائه داشته » و نکته ی بسیار مهم دیگر این است که « دسترسی کاربران را به سببِ دسترسی به کتب و مقالات گوناگون آسان و مستقیم و این امکان را مهیا گرداند » .
بدین ترتیب میتونیم دسترسی بسیار مناسبی نسبت به محتویات مختلف داشته باشیم ، « هم به سهولت آنها را یافته » و « هم در مدت زمانی کوتاه مورد مطالعه قرار بگیرد » و « لازم نباشد تمام کتاب و یا بخشی بلند از کتاب را بخوانیم تا با مضمون اصلی آشنا شَویم » و در رابطه با مقالات لازم نیست با کوهی از عناوین نسبت به موضوعی مواجه شویم و میتوان « مستقیم و دقیق به مطالب مد نظر دسترسی یابیم » . در نظر بگیریم درباره ی چگونگیِ ضدزنگ کردنِ نوعی فلز در مناطق سردسیر و مرطوب ، قصد مراجعه به کتب ، مقالات و محتوایاتی داشته باشیم . چه اینکه زمینه ی تحقیق و فعالیت مان در سطحی ساده باشد و آماتور باشیم و یا در سطوحی حرفه ای فعالیت داشته باشیم ، غیرقابل اجتناب است که درباره ی چگونگیِ ضدزنگ کردن آهن میتوان به سادگی به مطالبی دسترسی داشت « چگونگیِ ضدزنگ کردن آهن یک موضوع کلی است » ولی اگر موضوع اندکی تخصصی بشود ، همانند مثالِ مذکور و بیشمار موارد دیگر ، آنگاه به واسطه ی استفاده از این نرمافزار و سیستم هوش مصنوعی میتونیم به راحتی با عناوین و محتویات گوناگونِ ریز و تخصصی آشنا بشیم .
تا اینجا به چگونگی دسترسی به محتویات مکتوب اشاره گردید و به یک نکته ی مهم توجه نداشتم که هوش مصنوعی هرچند مثل ماشین حساب میتونه خاصیت و کاربرد هایی ، بخصوص در رابطه با « صرفه جویی در زمان » و « حدود وسعت ذخیره ، پردازش و ارایه ی محتویات » داشته باشه که از هیچ انسان و حتی گروه هایی نابغه از انسانها بر نمیاد ، ولی نقص و ضعف هایی داره که تنها به واسطه ی « تعقل بشر » اون نقص و ضعف ها رفع میشه ، به عنوان مثال شاید در مقطعی از زمان ، برای شخصِ مراجعه کننده ، بخشی از محتویاتِ یک کتاب تاریخی بسیار مهم باشه که « توسطِ هوش مصنوعیِ برنامه ریزی شده ی ساکن » قابل تشخیص نباشه ! و یا بخشی از کتاب رو به عنوان چکیده ارایه کُنه که متناسب و کافی برای مراجعه کننده نباشه ولی تمام این نقص و ضعف ها به واسطه ی حضور و استیلای کاربرانِ مسلط بر سیستم ، چونانکه « برنامه ریزی هایی سَیال و پویا » انجام بگیره این نقوص برطرف میشه ، حالا اجازه بدین به یک بخش بسیار مهم در همین خصوص اشاره کنیم که نه فقط « دسترسی کاربران رو تنها به محتویات مکتوب محدود نمیدارد » ، « بلکه سیستمِ پویایِ محتوا گرا را به جهت تکاملِ به نحو احسن و وسیعترِ اطلاعات تقویت میگرداند » .
سیستمِ مذکور فراهم و قابل استفاده است ، مراجعین به نرمافزار و دستگاهِ ساکن دسترسی دارند ، حال به واسطه ی رسانه ای ارتباطی که رسانه های ارتباطی به طریقه ی مذکور را بدون شک ، به حدود کمال خویش مناسبترین در این خصوص میدانم ، به این طریق مابین اعضاءِ معطوفِ یک مسئله و موضوع مباحثه ایجاد میگردد ؛ « مزیت اول اینکه اطلاعاتِ استنباط شده و صادر شده از سوی تفکرات بشری به محتویات مکتوب افزوده میگردد » ، « سپس اینکه به واسطه ی حضورِ « متخصصین ، مجربین » و اعضاءِ فعالِ معطوفِ آن مضمون ، « پروسه ی بروزرسانی ، طبقه بندی و متناسب سازی » در سیستم لحاظ میگردد .