با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
عادت به استراتژیِ پیشروی به واسطه ی رهب ، نافذترین عامل موثر بر انسان به واسطه ی القاء دانایی است
عادت به ترساندن دیگر نیز مثل تمامیِ عادات دیگر بشر محتمل است ، توجیه ها ، استدلال ها و دلایلی پرشمار مطرح میگردد ، گاه در نظرها موجه و گاه از نظرهایی هرگز موجه و احسن نیست ولیکن نکته ی مهم این است که به واسطه ی القاءِ داناییِ صحیح و کامل ، نافذترین تاثیر بر وجود انسان به عمل آمده . همانند زمانی که به شخصی گفته میشود آتش سوزاننده است ! اگر به حدود کافی برای وی تعریف و تشریح داشت که چرا ، به جهتِ سوزاندن آتش به آن نزدیک نمیگردد .
تفکر انسان از حدود دو سالگی به بعد به میزانی که بتواند موارد ساده را بفهمد رشد میکند ، مقطع پس از آن حدود هفت سالگی است که قدرت فهم و ادراک و مقیاس مسائل و سنجیدن به واسطه ی قوه ی تعقل افزایش میابد و حدود یازده سالگی به مقطعِ کمال خویش میرسد ، هرچند برنا و کم تجربه باشد ولی این بلوغ ذهنی به این منظور است که مسئله ای نیست که امکانش فهمش برای انسان ممکن نباشد هرچند مسائلی نامناسب و یا به جهت رشد کمتر ذهن و هوش ، تفهیم آن سختتر باشد . در نتیجه میتوان اینچونین گفت که تاثیر گذاری بر دیگران به واسطه ی القاءِ دانایی ، نه فقط مواجه ای به نحو احسن تلقی میشه بلکه نافذ و ماندگارترین نوعِ تاثیره ، چونانکه اراده و نَفس انسان مطرح باشد و البته که تعریف ناصحیح و القاءِ تعاریفِ نامناسب و ناصحیح که منجر به گمراهی میشه هم به همین اندازه میتونه موثر و نیرومند باشه .