با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

« توهم انتقاد پذیر بودنمون و سهل انگاری »

سلام و درود به تمامیه دیکتاتور هایی که تو دیکتاتوری ها پرورش یافتن و همینکه خودشون رو بری از دیکتاتور ها می‌دونن خودش می‌تونه نشونه ی دیکتاتور بودنشون باشه و لازم به ذکره که این فقط کنایه ای به دیگری نیستو خودم هم میتونم صاحب همین صفات باشم و کلید موفقیت بنظرم همینه که قبول داشته باشمو انتقاد پذیر باشم چراکه ما تو زندگی و صاحب هر جایگاهی که باشیم میتونیم دیکتاتور ، خودرأی و خودخواهو ظالم باشیم و البته فرق بزرگی هست بین افرادی که نسبت به مسیری که صحیحه استوارند ولی در کل مقصود از بیان این مطلب توهمِ انتقاد پذیر بودنمونه .

گاهی دیگران مارو به انجام و یا به عدمِ انجامِ فعالیت هایی دعوت داشته و وقتی ما این باید و نباید هارو تا حدودی می‌پذیریمو رعایت میکنیم ، خودمون رو یه شخص انتقاد پذیر ، دائماً در حال اصلاح و تکامل میدونیم که البته گاهی هم واقعاً اینطوره ولی یه مواقعی دچار توهم شدیمو که لازمه توجه داشته باشیم به حدودِ انتقاد پذیری و پیروی و رعایتِ باید ها و نباید ها چراکه گاهی ما مواردی ساده رو می‌پذیریمو رعایت میکنیم ولی از موضوعاتی مهم غافلیم . به عنوان مثال ده ها موضوع بهمون توصیه میشه ؛ ورزش و پیاده روی ، خوشبو و آراسته بودن ، رژیم غذایی مناسب ، هرازچندگاهی کتاب خوندن ، کمک به دیگران ، مهربونو با گذشت و آرومو فروتن بودن و پرشمار از مواردی اینچونینی که همرو رعایت میکنیم که البته در جای خودش مهم و لازمه ولی وقتی گفته میشه تحصیل و حرفه ای مهارت دیدنو متخصصو خبره شدن تو یه زمینه ای ، کار و پیشه و هدف های بزرگ داشتن و برنامه و تلاشِ مستر در راستاش ، به یه شکلی یه دلیلی میاریمو انجامش نمیدیم ، به عنوان مثال الان وقتش نیست و بعد متوجه میشیم که در حقیقت از مواردی بسیار بسیار مهم و دربرگیرنده غافل بودیم . بنابراین اینکه خیلی مواقع که از یه مواردی پیروی داشتیمو رعایتشون کردیم نباید باعث بشه از فعالیت هایی مبنایی مثل تحصیل و کار غافل باشیم تا به کمال و رستگاری برسیم و لازم به ذکره گاهی هم برعکس اینه که از مواردی که بنظرمون سطحی و ساده میرسه غافلیم و در کل نه باید خیلی سخت گرفت و نه باید ساده انگاری داشت ‌.