با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

« گریز از رفاه و آسایش » 

زاهدی( آنکه از دنیا به سبب آخرت بگزرد ، پارسا ، پرهیزگار) را گفتند اکنون یومِ حساب تو رسیده و صد نیکویی برایت و اما یک سَهو که جملگی را زیر سوال میبرد . زاهد پرسید که چه است آن اشتباه ؟! گفتند چرا خویشتن و دیگران را به رهاییِ دنیا و بی اعتنایی به نعمات گرایاندی ؟ آیا به این سبب پدید نیامده که بهره‌مند گردید و آیا اینرا ناسپاسی از این تمامِ نعماتِ در عالم نمی‌شمارند ؟ زاهد گفت افسوس که در حینِ جنگ و جَهد طریقِ برتر نیافتم که هدفِ والایِ در آخرت را رها گذارده و دنیا را ابلاغ نمایم . گفتند اگر جز این بود که با این نیت و به سببِ ازخودگذشتگیِ اینچونینی قصدی داشتی و اگر جمیع پیروانت به بهره‌مندیِ از دنیا نمیگرویدنو اکنون ثروتمند و توانا نبودند هرگز تورا بخششی نبود که اینچونین بر آنچه به سببِ رفاه و آسایش برایتان خلق و فراهم گردیده بی اعتناء !