با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

« سوء و انزجار جوانب از رهبران و مدیران »

وقتی قراره ما تحولاتی عظیم تو زمینه های گوناگون داشته باشیم و به اهدافی از جمله رفاه ، آسایش ، آزادی و خیلی از خواستهای گوناگون برسیم ، به رهبری و مدیریتِ خیلی افراد نیازه ؛ چه برای رفع مشکلات اقتصادی ، اصلاح و تغییر ساختار و خیلی موضوعاتِ دیگه که نهایتاً به گره‌گشایی و موفقیت برای عمومیت منتهی بشه و اینا به واسطه ی رهبرا ، مدیرا و کلی افراد و اشخاص دیگه انجام میشه ولی یه اوضاعی پیش میاد که اتفاقاتی می افته و همه از دست این اشخاص برجسته و صاحب تأثیر که چه نامدار و چه برنا شاکی میشن . به عنوان مثال از سمتِ یه رهبرِ متخصص تو زمینه ی شهرسازی ، اقتصاد ، نظام و سیاسی و داوریو اجتماعی یه موضوعی مطرح میشه ، یا مستقیم به عُیوب و نقص‌های سیستم اشاره داره و یا اینکه یه ساختار صحیح رو معرفی میکنه و موقعی که عموم با این مسائل آشنا میشن از پِی اِش دادخواهی و مطالبه و هزاران مواجه ی گوناگون ایجاد میشه و گاهی وقایعی تلخ بوجود میاد و من می‌خوام یه سوالی رو مطرح کنم ؛ مقصر اون شخصه متخصصه که عیب و نقص ها و راه‌حل هارو مطرح داشته ؟ گاهی هم تو زمینه های مدیریتی اینطوری میشه و اوضاع غالب باعث میشه ما به اشتباه مدیران و مجری هارو مقصر بدونیم .

یه موضوعی هم که لازمه یادآور بشیم و توی مطلب بعدی در این باره مفصل نوشته میشه اینه که ما تفاوتِ بین تمدن سازها و انقلابیون رو بدونیم ، نه بخاطر اینکه بگیم کدوم خوبه کدوم بد ، بلکه باعث میشه تمدن ساز و انقلابیه خوب رو از تمدن ساز و انقلابیِ بد بشناسیم و وظایف هر کدوم رو بشناسیم و اشتباهات مختص به هر کدوم رو تشخیص بدیم .