با یاد و تمنای یاری از پروردگار و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
« تشخیص و سوا داشتن تمدن سازان از انقلابیون »
خلق تمدن بیشتر به طریق و ساختار و گاهاً راهبرد و استراتژی مربوط میشه که مشکلات چیه ، لازمه ها برای رفعش چیه و اگر مجموعه چه شکلی باشه بهتره و یکسری اهداف به این منظور مشخص میشه و انقلاب و تحول وافراً محدود میشه به اینکه این اوضاعِ موجود باید تغییر پیدا کنه و درسته ، عموماً تو مقاطعِ تحول هم تو زمینه ی تمدن سازی و هم به عنوان تحول گرا و انقلابی فعال میشن ولی نکته اینجاست که این دو جریان که کاملاً با هم عجین شدن به عنوان دو مجموعه شناسایی و تفکیک بشن . مثل سازمان کشاورزی و موسسه ی تحقیقات و تهیه ی نهال و بذر کاملاً با هم مرتبطن ولی اگر دو مجموعه ی جدا از هم نباشن اون شکل حرفه ای و کاربردی که به نحو احسن باشه رو دیگه نمیتونه داشته باشه . بنابراین ما اینطور در نظر میگیریم که همه تو دو زمینه فعال باشیم ولی به عنوان مثال یه سازمانی برای پایه ریزی و خلق تمدنه و دیگری برای انقلاب و تحول به صِرفِ تغییر اوضاع .
بعضی معتقدند برای اینها دیره ، بعضی معتقد هستن که برای مطرح شدنش زوده ولی باور بنده اینه که اینها توجه به مشکلات و راه حلِ هاییه که مطرح شدنش نادرست و نامتناسب نیست و امیدوارم ثمره ای مفید داشته باشه .
لازم به ذکر میدونم که یادآور بشم سوا بودنِ دو مجموعه و شاکله و شالوده ی واحد داشتن به معنیِ جدا شدن نیست و موجب پیشرفت و تکامل و صحتِ جریانِ کلی که متشکل از دو مجموعست میتونه باشه . اینها به عنوان اصول و ساختارهاییه که به اَشکال گوناگون و در بستر های گوناگون ، به عنوان مثال با ایجاد دو رسانه ی مجزا بهرهمند بود .