با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
خودآگاهی به جهت امیال و آرزوها و مبارزه با خویشتن و فراهم کنندگان موافق آن خواسته
تمام ما انسانها در طول ایام در حال اندیشیدن هستیم ، بسیاری از این اندیشیدن ها به چیزهایی مربوط میشه که آرزو ، خواسته و امیالمون هستند تا اینجا مشکلی نیست ولی یه مواقعی هست یه چیزهایی رو میخوایم که توسط خودمون و یا دیگران مهیا میشه ولی در عین حال با خودمون یا اونها میجنگیم و اینجاست که چالشمون آغاز میشه ، گاهی این مبارزه باعث میشه به خودمون و دیگران سخت بگیریم و به تلاش و پرشمار ثمرات مفید منتهی بشه ، گاهی به اشتباه مواجه میشیم و سختی آغاز میشه ، با خودمون و یا دیگران به جهت اونچه که خواستمونه و در جهتش تلاش داشتیم مبارزه و مخالفت میکنیم . اینجا یه مشکل هست که یا « طریق رو به جهت پیمودن و رسیدن به هدف نتونستیم بشناسیم و خوب برامون تشریح نشده » یا « خودمون و دیگران رو درست نمیشناسیم و به انواع و اَشکال گوناگون به جهت خواسته ی خودمون مواجه ی مخالف و ناصحیح ، جایگزین مواجه ی موافق ، صحیح و مناسب میشه » .
مثال : تو یه تیمی هستیم فلان بازیکن کاپیتانه ، اگر درست عمل کنیم با این تیم و کاپیتان قهرمان میشیم ولی فکر میکنیم که اون کاپیتان مناسب نیست و یا گاهی خودمون کاپیتانیم و به بقیه ایراد میگیریم و حتی گاهی تو همین شرایط چون خودمون رو شایسته و کافی نمیدونیم رها میکنیم . این نمونه ی سادست که به زبان ساده ، چیزیو میخوایم ، مسیر هم به جهتش مهیاست ، ما هم توان و هراونچه که بخوایم رو فراهم داریم و قابلیت و شایستگیِ فراهم شدنش مهیاست ولی با مواجه ای بر خلاف خواستمون مانعش میشیم و اینها دلیلش نشناختن عمیق ، دقیق و به حدود کافیه نسبت به کلیت اهداف و خودمون و دیگران و سپس به فراهم بودن بستر مربوط میشه که بنا بر استدلال نقل شده ، « بستر فراهمه و یا به مرور مهیا میشه » .
شنیدیم که میگن طرف خودش هم نمیدونه چی میخواد ؟ باورمندم اینطور نیست ، ما در اصل طوری سرشته شدیم که اگر حیات داریم ، به معنی اینه که خواستار رسیدن به هدفی هستیم ولی اینچونین مواردیه که موجب اختلال و بازموندنمون از رسیدن به اون هدف میشه .