با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
اگر جای جنگهای بشر با همکاری و سازندگی عوض میشد نتیجه چی میشد ؟
اگر بجای جنگ از ابتدای تمدن های شناختی و فعالیت های صنعتی به واسطه ی ابزار و فناوری بشر ، بفکر آبادانی و سفر به آسمانها بودیم ، زمان حال چقدر متفاوت بود ؟ گاهی فکر میکنیم فقط باید پادشاه باشیم که این حرفها نسبت بهمون صادق باشه ولی فاغلیم که در یکایک مواجهات گوناگون زندگیمون هم میتونیم تصمیماتی اینچونینی داشته باشیم .
ساختن یک بنا رو تصور کنید ، نیاز به کلی دانش و تلاش داره ولی تخریب این ساختمان به راحتی انجام میشه . حالا به چندهزار سال پیش و دوران پیش از باستان بازگردیم ، فرض کنیم هیچ جنگی بین جوامع ایجاد نمیشه بلکه تمام تلاش بشر صرف کار و صنعت تجارت انجام میشه . شاید این جمله مثل داستان دانیال که یک شبانه روز تو قفس شیر رفت ولی هیچ آسیبی ندید عجیب باشه که بگم ، احتمالاً رایانه در همون دوران پیش از باستان ساخته میشد ! ولی مقصود از بیان این مطلب در ابتدا اینه که خودمون به عنوان یک عضو در خانواده و جامعه ، به این تفاوت پی ببریم که چه تفاوتی داره که مواجمون به جهت صلح و سازندگی و همکاری باشه تا نزاع . در سخن سادست و در عمل سخت میشه مگر اینکه « شناخت و تدبیر داشته باشیم که از پی چه مواجه ای چی حاصل میشه » ، « بستر مهیا باشه » و « عزم و اراده و تلاش داشته باشیم » .
شاید این مطلب نزد افرادی اهل اندیشه و مجرب آماتور بنظر برسه ولی توجه داشته باشیم که شاید پادشاهان و قدرتمندان هم همینطور نگاه میکنن و از قضیه ساده میگذرن بنابراین به احتمال یک در چهار هزار ، باز هم احتمالش کمتره که این کلام نزد قدرتمندی برسه و اون فرد تحت تأثیر قرار بگیره ولی آیا این دلیل میشه که ما هم ازش ساده بگذریم ؟
قطعاً دانایی ، تحصیل و شناخت صحیح و کارو فعالیت و معطوف اینان بودن موجب میشه که نسبت به سوء و شرارت ایمن ، مقاوم و ازشون بری و بدور باشیم و دقیقاً بالعکسش اینه که معطوف و مشغول این فعالیت ها نباشیم ، میتونیم بگیم جنگ و جدال بشر مثل گرد آبی میمونه که اگر مُقَرب بر اون و بی تفاوت باشیم و یا به سمت اون بریم ، در هر دو وضع وجودمون رو به درون خودش میکشه و هرچی بیشتر در مسیر دانایی و کار فعال باشیم ازش بیشتر دور میشیم.