با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بی‌همتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

وقتی قدر خودمون رو نمیدونیم و استعداد و توانایی های خودمون رو نمی‌شناسیم 

وقتی قدر خودمونو نمیدونیم ، روی استعدادهامون کار نمی‌کنیم و حتی اونارو نمی‌شناسیم ، دچار نوعی زبونی و ضعفِ درونی و گاهاّ ناخودآگاه میشیم که می‌تونه از پا درمون بیاره و زندگی برامون از روی ناچاری رقم بخوره و یا برامون تصمیم گرفته بشه . 

گاهی از استدعدادمون مطلعیم و مثال علاقه ی من اینه شناگر بشم و کار غریق نجاتارو انجام بدم و اگر صبح تا شبم لبِ ساحل باشم خسته نمیشم ولی هی زمان میگذره و چون تو اون زمینه فعالیت نمیکنم ، بعدِ یه مدت انگار تصمیماتِ گرفته شده به شکلی بسیار قدرتمند بهم غالب میشه و وارد یه جریانو زمینه ای میشم که مورد علاقم نیست و بعد از یه مدت که روزمرگی و رنجِ کاری که بهش علاقه مند نیستم باعث آشفتگیم میشه . 

یه نکته رو فراموش نکنیم که گاهی به صِرف اینکه در حال تحصیل و یا کار هستیم خودمون رو از این موارد مستثنا میدونیم ولی معتقدم موضوع این نیست که حتماً یه فعالیتی رو خواسته و با تصمیم گیری دیگران انجام بدیمو مشغول باشیم ، مسئله اینه که بدونیم چرا فعالیتی رو انجام میدیم و فارغ از اینکه به حاصل اون عمیقاً بی اندیشیم ، ببینیم آیا استعداد و علاقمون هست یا .

این مطالب در دو مقطع می‌تونه کمکون کنه ؛ زمانی که اون انگیزه و اشتیاقی بسیار نیرومند ، درونمون یافت نمیشه پس به واسطه ی استعداد یابی و شناخت خودمون به این مهم دست یابیم و میشه سکوی پرتاب به جهت آغاز فعالیتمون و مقطع دیگر زمانی که وجودمون راکد نیست و مشغول کاری هستیم ولی هرگز بهش نپرداختیم که اصلاً آیا ما اینرو انتخاب کردیم ؟ فکر کنیم ۱۲ سالمون شده و ازمون میپرسند برای چی اومدی مدرسه ؟ برای فردا و فرداها این کارو انجام میدی ؟ اگر خیلی هشیار باشیم برخی اندک از ثمرات علمی رو میگیم و یا فردی که به واسطه ی پیشه ی پدرش در مجموعه ی اون فرد مشغول بکار میشه ، باز اگر ازش بپرسیم شاید تا مدتها اصلاً توجه نداشته باشه که دلیل این فعالیت چیه ؟! اینها به منظورِ مخالف این روند بودن نیست ، گاهی لازمه ما به واسطه ی تجربیات بزرگانمون ، فعالیت هایی رو انجام بدیم ، مثل مدرسه رفتن ، ورزش و خیلی موارد دیگه که اگر تو سنینی بخوایم خودمون به جهت انتخاب کنیم اصلاً به ذهنمون نمی‌رسه و گاهاً در آینده برامون مفید واقع میشه ولی حرف من این نیست ، من میخوام بگم اگر از بنیانگذار فلان طریقه و کمپانیِ کوچک و یا بزرگ و فردی که به کارهایی متفاوت از زندگی و کارهای روزمره می اندیشه بپرسیم که آیا شما یک شبِ به این باور رسیدید و دست به انجام چونین کاری زدید ، قطعاً میگه نه و باورمندم « تشخیص استعداد » و « شکل گیری یه ایده ی متفاوت » می‌تونه ماه ها و حتی سالها زمان ببره که تازه ما متوجه بشیم اصلاً استعداد و علاقمون چیه ؟ اصلاً چرا به فلان زمینه علاقه مندیم ، مثلاً یه فیلسوف عده ای رو در جهل دریافته که با میجنگیدن ، متوجه شده که دلیلش به دانایی مرتبطِ ، استعداد هم داشته و بدنبالش رفته ، یه آهنگر ، یه ستاره شناس ، پزشک و موسیقی دان و تمام عرصه های گوناگون که چون افراد حرفه ای رو اون زمینه درمیابیم ، متوجه میشیم اینها کاملاً میدونستن چکار میکنن و قرار نتیجه چی بشه و با نگاهی کاملاً باز و عمیق و با برنامه ریزی پیش رفتن .

نهایتاً به یه نکته ای خیلی خوب توجه کنیم که اینها اغلب مواقع یه زمانی داره ! به این معنی که ما خیلی با افرادی مواجه میشیم که چندین سال مشغول فعالیت در زمینه ای و یا تحصیل حرفه ای هستند ولی وقتی این مطالب رو باهاشون درمیان میزاریم ، گویی پاسخی که نشون بده چقدر جویای انجام کارهای متفاوت هستند ازشون نمی‌شنویم ، خوب توجه کنیم که هرگز نباید قضاوت و کلامی داشته باشیم و حالا که خودمون بیدار شده باشیم ، حسی به ایشان القا بشه که فکر کنند از چیزی مهم بازموندن و نه فقط اینطور نیست بلکه در بسیاری مواقع در حقیقت ما اگر کلاممون سنجیده و به حدود کافی ، نه کم و نه زیاد نباشه ، خودمون مخل روند رشد میشیم . میتونم یه مثال بزنم ، فردی دیگری رو صاحب استعداد و ظرفیت ذهنی و وجودی به منظورِ بسیار بالا به منظورِ معماری دریافت ، رفت مدتی درباره ی سازه های عظیم براش سخن گفت و گفت چرا از الان وقتت رو صرف طراحی و ساختن این بناها نمیکنی ! اون فرد از تحصیل و کسب تجاربی که طی سالها حاصل میشه محروم شد چراکه جویای ساخت بنایی بزرگ و مهندسی پیچیده شده بود ، حالا اگر اون فرد در طول روند تحصیل و مهارت آموزی ، گام به گام پیش رفته بود و به مرور به این هدفی بزرگ هم انذیشیده بود ، در نهایت میتونست به موفقیت برسه . بنابراین همون‌طور که یادآور شدن اینچونین مطالبی می‌تونه سرنوشت ساز باشه ، نباید موجب اختلال و مانع بر روندی لازم بشه و این مربوط به اینه که ما چقدر نسبت به گفتار و ابراز عقاید و نظراتمون سنجیده کار و عهده مند هستیم ‌.