با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بی‌همتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

در جایگاه و مقامِ ولی و مسئول ، رأی تأیید رو به سبب تأیید دیگری موکول نکنیم

گاهی پیش میاد که قصد انجام کاری رو داریم که برای انجامش احتیاج به تأیید دیگران هست و شروط و مواردی رو میبایست برجای بیاریم ، در این باره دو حالت نسبتاً متفاوت از هم رو فرض کنیم ؛

گاهی تاییدیه میبایست از سوی مقام و جایگاهی غیر مسئول و نسبتاً با عهده داریِ کم اهمیت داده بشه ، مثلاً فرزندی قصد داره زمین در زمین والدینش ساختمانی بسازه و چناکنه احتیاج به تأیید والدین هست ، پدر این فرد رأی تاییدش رو به همسر خودش واگزار میکنه و اینجا اغلب موضوع سلیقه پیش میاد که اون خانه یک طبقه باشه یا دو طبقه ، دیوارهاش چوبی باشه یا از سنگ و پرشمار موارد دیگر از این قبیل مسائل و حال اگر با رضایت همسر اون فرد مواجه بشه ، بنابراین مانعی برای ساخت اون بنا نیست . گاهی موضوع متفاوتِ و اون فرد در جایگاه عهده دار و مسئول حضور داره به عنوان مثال مدیر شرکت و مجموعه هایی اینچونینی و یا حتی پدر خانواده ای که تنها نسبت به همسر خودش موظف نیست و معتقدم اگر اینجا هم رأی رو فردی دیگر موکول کُنه ، در حقیقت ناصحیح تلقی میشه ! نکته ی مهمی در این باب مطرحِ که ما انسانها در هر مقام و جایگاه مسئول که هستیم ، لازمه اصول و قواعد مرتبط رو بدونیم . به عنوان مثال اگر یک مجموعه ی صنعتی فعال قصد تغییر مکان تولیدی رو داشته باشه ، شاید مدیر اون مجموعه با نگاهی محبت آمیز از بین پرسنل رأی گیری کنه و در نتیجه بگه در فلان منطقه که به محل سکونت شما نزدیکتره یک کارخونه میسازیم ولی مدیرِ پیرویِ اصول با نگاهی مدبرانه برنامه ی چندین سال آیندش رو تداعی و بررسی میکنه ، مسیر های حمل و نقل رو به جهت تأمین مواد اولیه مدنظر قرار میده و نهایتاً از بین اعضاء مجموعه نظر خواهی میکنه و از پی توجه به یکایک این موارد ، مناسبترین محل رو برای تأسیس کارخانه در نظر میگیره . هرچند به محل سکونت اعضاء بسیار نزدیک نباشه و در نگاهی سطحی و کوتاه مدت منجر به رضایت و خرسندی پرسنل نشه ولی در حقیقت با نگاهی بلند مدت و وسیع ، این فرد در راستای تضمین و تحکیم موفقیتِ پایدار مجموعه قدم برداشته ، چه بسا که پیشرفتهای بسیاری که از این جهت حاصل میشه ، به مراتب مفیدتر از نزدیکی محل کار و سکونت کارکنان باشه ‌‌. این مثالی در رابطه با یک مجموعه ی صنعتی بود ، گاهی در میان خانواده و مجموعه های بزرگتر هم به همین شکل رفتار میکنیم و می‌پنداریم که حتی از حقوق و رأی خودمون هم گذشتیم و به بیشترین حدود و به نحو احسن به نفع دیگران کار کردیم ولی بازهم تأکید دارم که نکته ی مهم اینه که اصول و قواعد لازم به جهت حضور در هر جایگاه رو بشناسیم و به منظور قرارگیری در اون مقام بالغ شده باشیم و پس از اینه که نظرمون بالکل نسبت به چگونگی تصمیم گیری تغییر میکنه .