با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
تفاوت نخبه ، نابغه و نقش رهبر و بنیانگذار
میشه در کلامی مختصر و البته از نظر بنده اینطور دسته بندی کرد که نخبه فردی است که با توجه به « دانش ها ، فنون و مهارتهای مکشوف و گوناگون » بیشترین میزان اطلاعات را دارد و قادر است تا به واسطه ی هوش خویش تناسب میان این موارد را با الگوهای طبیعی دیگر ، در ذهن بررسی و مقیاس کُند تا راهگشای نوین مسئله ای باشد و یا مطابق با روش های متداول ، برترین اثر را در کارکرد و بازدهی داشته باشد. به عنوان مثال بهترین مدیر که تمامی اصول را در جای خود بکار میبرد و اما تفاوت نابغه این است که بیشتر با خلاقیت توأم است و طبیعتاً کمتر از نخبه نسبت به دانش ها ، فنون و مهارتهای گوناگونِ کشف و ثبت شده مطلع است ولی بجای آن بر نقاطی از گستره ی دانایی خویش آنچونان عمیق است که به واسطه ی مقیاس و سنجیدنش با الگوهای طبیعی و با استفاده از هوش میتواند خَلقیات و متد هایی « نوین » را دریابد که پیش از آن مکشوفه و مورد بهره بری نبوده . میتوان در مثالی خلاصه داشت که نخبه در طول مسیر و به سببِ پیموده شدن به نحو احسن ، صاحب برترین جایگاهِ بیبدیل است ، نابغه در مقطعی که گره و مشکلی ایجاد میشود و راه حل آن نزد هیچ شخصی غیر نیست . کلامی است که نخبه به نوعی منتخب نیز محسوب میشود ، دلیلش این است که نخبه صاحب شناخت و مهارتی است که بیشتر نزد عموم و یا گروهی از عمومیتِ متخصصین قابل شناسایی است بنابراین فرد نخبه به منظورِ اینکه صاحب بیشترین حدود شناخت و مهارت است ، از امتیاز منتخب بودن نیز بهره مند است ولی نوابغ اغلب صاحب آن دسته از شناخت و مهارت هستند که چونانکه خلاقانه و نوین است ، پس نزد عموم و حتی گروه های متخصص شناخته نشده بنابراین میان ایشان منتخب و گزیده نیست .
با توجه به این تفاسیر میتوان فردِ بانی و بنیانگذار که رهبری از صفات لازمِ مقام و قاعده وی برشمرده میشود را شخصی نامید که به حدودی هم بر گستره ی داناییِ نخبه و هم بر ادراکِ مسائل نبوغ آمیز فایق و مسلط و مطلع است و میتوان گفت هم به میزانی نخبه و هم نابغه است و دو تفاوت نقش بانی این است که ابتدا اصول و محکمات خلقت ، طبیعت و زیست بوم را بیشتر و بهتر از همه بشناسد و سپس اینکه مسائل گوناگون پیرامون را تحلیل داشته و بداند کجا ، از کدام قابلیت استفاده شود و کدام شناخت و مهارت بدان سبب لازم است بنابراین برترین بانی آن است که به سببِ رفع مشکلی ، مسیری نوین را مبنی بر طریقی متناسب و به جهت هدفی مشخص ترتیب دهد لهذا برترین بانی آن است که آن بخش لازم از دانایی نخبه و آن بخش از داناییِ نابغه را علاوه بر آگاهی بر اصول و محکمات داشته باشد .
اصول و محکمات ؛ منظور از محکمات آن است که بالکل در زندگی روند و موضوعاتی است که غیر قابل تغییر است به عنوان مثال باریدن باران ، حرکت و گردش اجرام آسمانی ، صفات و قرایزی همانند چرخه ی غذایی و اینکه موجودات زنده دائماً به غذا خوردن احتیاج و از این روی علاقه مندند و پرشمار مباحث در زمینه های گوناگون که جملگی از تابع و مطابق با محکماتی مقرر شدند و اصول آن شیوه ی صحیح و موافق پیمودنِ در تناسب با این روند و روند و جریان کلی خلقت است .