با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
حکایت نامه - سرگذشت سرزمین میانه و هدْم و عَدْن
در مرکز میانه ی زمین سرزمینی بود که تمام راه ها از آن میگذشت و صاحب منابع فراوان که بسیار ثروتمند بود . پادشاهان و حکمرانانی در تمام جهان با سودای ستاندن این سرزمین به سر میبردند و به دفعات بر آن دیار هجوم و محاصره داشته ولی موفق نمیشدند . روزی همسرِ فرمانروایی قدرتمند گفت بر آن سرزمین غالب شو تا مهر مرا دریابی و فرانروا گفت بارها بر این قصد بودم ، چون محاصره شدند ، از درون توانمند بودند ، چون از غرب هجوم بردم از شرق بر ایشان ناجی شدند و چون از شرق هجوم داشتم از غرب . هرچه به ذهنم رسید و مشورت بزرگانم برجای آوردم ، شهرها و سکه ها صرف داشتم و توانمندو زیرکترین نیروهایم را بکار گرفتم ولی نشد ! و اما همسرش اصرار داشت و فرانروا دگرباره جمیع مباشران و وزیران و بزرگان را خواند و گفتند همان در سر داریم که گذشته بوده ، آیا بازهم خرج و صرف گذشته که بی فایده است را فرمان میداری ؟!
در این میان فردی حکِم نام از وَرای که بسیار دانا ولی بد تینت و پلید ، به پیش آمد و گفت من آن سرزمین را میشناسم و میدانم به چه طریق عمل کنی تا از درون ویران گردد و سپس بر ایشان غالب شوی و بدان که بهایش بسیار اندک است . پادشاه که نام و مقام وی را نشنیده بود گفت اعتنایی بر تو نیست و چون ملکه شنیده اصرار داشت پادشاه موافق گشت تا طریقش را بیان کند و بدان عمل شود . حکِم گفت مردمانی در آن دیار هستند که بر نیمه ای از علم و شناختِ بنی آدم فائق هستند و خداوند را میستایند و میپرستند که برایشان بسیار عزیز است ، تنها ایشان را در میانشان بزرگ گردان تا مورد اطاعت و پیروی مردمان باشند و چیره شوند و چون نیمه ی شناخت به جهت رستگاری و قوت بنی بشر که مخلوق خالق یکتاست کافی نیست ، ایشان به تزلزل و ضعف گراییده ، اگر سنجیده ، دریافتی به حدودی که میبایست فرسوده شدند سپس با یکی از لشکریان شهرهایت هجوم ببر و نام این یوم را اربعین بگذار چراکه باید بسیار صبور و بر سخنم استوار باشی تا زوال میان ایشان پدید آید و دو دسته بشوند و سرانجام گروهی که بر نیمه ی دیگر دانش و شناخت بنی آدم دانا هستند و مخلوقانِ معصوم و زیبایِ خدا که شایسته ی ستودن و ستایش ، نزد ایشان عزیز هستند را بزرگ گردان پس مردمان بسیار تنها از ایشان پیروی کنند و درمیابی که اگر به جهت کاملیت و کمال ، طریقه ی تکمیل برجای آورده نشود ، انسان چگونه بیمار و ویران میشوند سپس با لشکریان یکی دیگر از شهرهایت هجوم ببر و نام این یوم را عَجَل بر علیه اعتدال بگذار چراکه گاهی از دسته ی یکم بر دسته ی دیگر و گاه از دسته ی دیگر بر آن جانب میتازند و بدان در این میان هرکه به تعادل و اتحاد گرایاند را ذبح کن و هرکه بیشتر بر سویی جاری و مخالف شده را حامی ، ناجی و گرامی بدان و یادآور که در آن دیار مَلِک و امامی که نشانه ی ایشان موافق طریقه ی حکیم برجای آوردن است هستند ، بر جمیع ایشان بیش از همه معطوف باش چراکه میتوانند اثر تمام کارهایت را خنثی کنند .