با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بی‌همتا و (صند) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون 

عدمِ تغییر نگاه در هنگام تغییر و تحول موجب گره خوردن و نرسیدن به نتیجه و ثمره ی مطلوب میگردد 

در تمامی جوامع مقاطعی پرشمار هست که بنده به عنوان اوضاع غالب از اون نام میبرم . طبیعتاً وقتی قصد تغییر و تحول داشته باشیم از مهمترین کارها اینه که وضعیت و حالات کنونی رو بسنجیم و زمانی که این شرایط رو بررسی میکنیم متوجه میشیم بسیاری از جریان‌ها به نوعی زنجیره وار دچار عیب ، اشکال و فساد هستند و پرشمار از اعضاء مجموعه نه فقط درگیر این مسائل بلکه بشکلی خود عامل و موافق این چرخه هستند . حال در نظر بگیریم که به سببِ وقایع و دلایلی گوناگون از سوی بزرگ و کوچک ، بیگناه و مقصر و بسیار مقصر قصد تغییر ، تحول و اصلاح میشه . در این میان بسیاری به دلیل آگاه شدن به اشکال و خطایا و نتیجه ی آن ، بسیاری به دلیل پشیمان شدن و یا ناگزیر شدن تصمیم به رفع معایب و نقایص میگیرند و اینجاست که دو مشکل بسیار اساسی بوجود میاد ابتدا ؛ « کثیری از اعضاء با وجود اینکه نیتشون به سببِ تغییر و تحول رویه کلی می‌باشد ولی اعتماد ، اطمینان و همکاریِ لازم و کافی رو از سوی مجموعه درنمیابن ، بنابراین راهگشایی حاصل نمیشه » و سپس اینکه « با هوشمندی و تلاش ، حتی در این اوضاع سخت راهکاری برای اصلاح و تحولِ به مرور زمان یافت میشه ولی چونانکه در طول ایام گذشته عملکرد و نتایجی که کلیت مجموعه با آن مخالف بودند مشاهده شده ، بنابراین بسیاری با دیدگاه گذشته نظر داشته و از قصد و نیت کنونی بی خبرند لهذا به ممانعت و مخالفت برمی‌خیزد » .

سه نکته ی مهم رو فراموش نکنیم ؛

هرچند این مطالب به سببِ ایجاد اعتماد و اتحاد بیان میشه ولی در نظر داشته باشیم که حتی اگر بیشتر از نیمه ی مجموعه به سببِ تغییر هم نیت باشند دلیل نمیشه جملگی موافق باشند بنابراین سنجیده کاری و تدبیر و مواجه ی قابل اتکاء و تضمین عاقلانست .

توجه داشته باشیم اغلب این مخالفت و ممانعت ها که ایجاد میشه از سوی اعضاءِ گوناگون جریانات مجموعه بر یکدیگر است ! به این معنی که دو جانب و جریان وسیع و متشکل از پرتعداد اعضاء مجموعه قصد تغییر رویه داشته باشند ولی نه تنها از سوی یکدیگر مورد مساعدت نیستند بلکه مانع یکدیگرند ولی بدلیل اینکه عمومیت از جایگاه خویش و نه مبنی بر دیدگاهی از فراز مجموعه موضوعات را بررسی میکند ، متوجه این نمیشود که در واقع مخالفت وی با پرشمار دیگر اعضاء مجموعه است که در کلام جملگی خواهان تغییر هستند ولی در عمل و در پی چرخه ای بسیار گسترده مخالف فعالیت یکدیگرند . 

نهایتاً اینکه قطعاً راهکارهای بسیاری برای رفع این مشکل است ولی دو موردی که بنده اکنون به آن یادآور میشوم این است که پذیرش ، سامان یافتن و جا افتادن این فرایند تا بشکلی مطلوب جاری گردد به زمان نیازمند است ولی فراموش نکنیم که ناامید و منصرف شدن ، رها داشتن و یا بازگشتن به رویه پیشین و دست از تلاش کشیدن قطعاً به ثمره ی مطلوب منتهی نمیگردد .