با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
ثبت ساکن نتایج هوش بشری در مرجع هوشمند منجر به مرجعِ شدن آن مأخذ ، میشود ، سرانجام بر ارجاع دهندگان و رجوع کنندگان غالب میگردد و مرجع هوشمند مبتنی بر اصل حذف میشود ! - در باب - هوش مصنوعی - بت سازی - بردهداری - طریقه ی تکمیل و کاملیت خالق
یکی از مهمترین ویژگی های هوش بشری ، متنوع ، وسیع و بسیار با شتاب بودن آن است . حال فرض کنیم پرشمار از این استنباطاتِ حاصل از هوش بشری در مراجعی غیر انسانی همانند هوش مصنوعی جمع آوری شود و حتی برای آن مرجع هوشمند نوعی فیلتر نهاد شده باشد که تنها الگوها و قواعد صحیح را به تناسب بازتاب دهد ( به عنوان مثال یک نوع از هوش مصنوعی رو در نظر بگیریم که طراح آن به واسطه ی متخصصین مجموعه ای از قواعد را جمع آوری کرده و از میان مراجعین نیز نظرات و مطالبی که مطابق با آن قواعد باشد توسط پردازشگر هوش مصنوعی بررسی میشود و به عنوان نظر ارائه میشود ) . با وجود تمام این موارد این مراجع به وضعیت ساکن در میآیند که الگو و قواعدی که به عنوان شاخص و اصول در نظر گرفته شده ، تغییر ، متناسب سازی با اوضاع و احوال متفاوت و اصلاح نمیگردد و یا این روند کندتر از آنچه که باید باشد ، « در این وضع مراجع هوش مصنوعی بشکلی ناخودآگاه و بدون اینکه برای این موضوع برنامه ریزی شده باشند ، شروع به حذف الگو نویسان نوین ، و دیگر مراجع هوش مصنوعی که قصد بروزرسانی دارند میکنند » . ! یک تخته ی چوبی هزار متری رو تصور کنید که روی آن هزاران نوع از اشکال هندسی با اندازه های گوناگون توسط افرادی الگو ساز طراحی شده باشد ( این افراد همان متخصصانی هستند که اصول تشخیص صحیح را برای مرجع هوشمند تعیین میکنند ) . بخش زیرین این صفحه ی چوبی افرادی هستند که هر کدام تقاضای دریافت نوعی شکل هندسی را داشته باشند. ( این افراد مراجعین و عمومیتی هستند که به مراکز هوش مصنوعی مراجعه دارند تا به سبب حاجات و نیاز خود ، راهنمایی و نظری را دریافت کنند ) . خود آن صفحه ی چوبی به وسیله ی یک ربات سه وظیفه ی اصلی دارد ؛ ابتدا اینکه الگوی اشکال هندسی را از متخصصین دریافت کند و آنرا روی صفحه ی چوبی نقش بزند ، سپس اینکه قطعه چوب هایی به شکل و اندازه ی آن نقش و به جهت مراجعه ی متقاضیان گوناگون بسازد و نهایتاً اینکه تقاضای مراجعه کننده را بررسی کند ، تا دریابد کدام فرد ، نیاز به کدام شکل هندسی دارد و در اختیار وی قرار دهد .
اصل مهم ؛ جریان و روندِ خلقت و حیاتِ دائمی بشر به گونه ای است که دائماً و با سرعتو وسعت فراوان در حال پیشرفت و افزایش و « تغییر » است . ( به عنوان مثال مردمان سرزمینی آب لازم را از رودخانه تأمین میکنند ، سد سازی موجب اشکال و اختلالی در روند کلی مجموعه میشود که لازمه ی آن سازگار شدن و تغییر در عملکرد بسیاری از موارد دیگر است ) . بنابراین هرگز نمیتوان نادیده گرفت که مبانی و اصول ، الگوها و قواعد میان مجموعه ی بشری دائماً در حال تغییر است و به سببِ پیشرفتنی که اجتناب ناپذیر است ، میبایست نسبت به آن سازگار شد .
اکنون ده ها صفحه ی چوبی و ربات را فرض کنیم که فرایند کارکرد آنان ساکن میشود ، به این معنی که الگویی جدید تعریف و پذیرفته نمیشود ولیکن تغییر نیازها میان گروه های مختلف مجموعه ، منجر به ایجاد تقاضهای متفاوت میشود با اینکه در ایجاد الگوهای موجود تغییری ایجاد نمیشود و یا سرعت تغییر و بروزرسانی کند است . در نتیجه بسیاری از متقاضیان که الگوهای نوین را دریافت نمیکنند ، به استفاده از همان الگوهای پیشین روی می آورند ! در این مقطع مشکلی بسیار بزرگ پدید میآید که مثال آن همان مثال استفاده از آب رودخانه و سد سازی است . بدین ترتیب که سد هایی ساخته میشود و لازمه ی بهرهبرداری عمومیت از آن ، بروزرسانی سیستم آبرسانی است ولی مردمان با توجه به الگوهای پیشین عمل میکنند ، با اینکه در بسیاری از مناطق آب رودخانه ها به دلیل سد سازی خشک شده !
نکات مهم - چگونه مرجع هوشمند خود بر الگوساز و عموم غالب میشود و مواردی قربانی میشوند و عیوب و اشکلات در مجموعه ، دائماً افزایش میابد؛ بدلیل اینکه رجوع به مراجع مشخص برای عموم به نوعی عادت ، روال و آیین در آمده ، اعتبار و قدرت آن مرجع فراوان میشود ! چونانکه افرادی قصد ارائه ی الگوهای نوینِ متناسبِ وضع را داشته باشند ، دیگر از سوی عمومیت دارای اعتبار تشخیص داده نمیشوند ! بنابراین طریق و روش های راهگشای ارائه نمیشود و در اوضاعی که دائماً سخت و سختتر ، پیچیده و پیچیده تر میشوند ، حتی اگر الگوسازان و مراجعی هوشمند قصد تغییر الگو و بروزرسانی را داشته باشند ، « دیگر توان و امکان پیروی و شکلگیری جریان صحیح نیست » ، « چه رسد به اینکه این افراد و مراجع که قصد بروزرسانی و تناسب سازی داشته باشند ، از سوی غیر معدوم گردند » !
نکته ی مهم - نهان بودن شکلگیری این اوضاع !
به دلیل اینکه وسعت و تعداد این صفحات چوبی بسیار گسترده است بنابراین الگوسازان متوجه کثیری از تغییرات و تقاضاها در بخش های دیگر صفحه نمیشوند چه رسد به صفحات دیگر و حتی مدیرانِ صفحات چوبی در اینچونین وضعی ، ناآگاهند تا زمانی که پرشمار از اندک اشکالات در کنار جمع شده ، در مقاطعی بر هم پیچیده و موجب ایجاد اختلال و اشکالی بسیار بزرگ و تشدید میشود که دیگر کار از کار گذشته و توان تغییر ، تناسب سازی و منظم گردانیدن نیست !
نکته ی مهم ؛ در بسیاری موارد از مهمترین دلایل عدمِ فعالیت های لازم و به حدود کافی است و نه سوءاستفاده ی سواستفاده گرانی که عاقبت انگاری و دانایی ندارند !
نکته ی مهم ؛ برای مدیران و الگوسازان ، ارتباط به جهت تشخیص یکایک اشکالات کوچک غیر ممکن است چراکه آن حدود از حجم دانایی و اطلاعات نزد فرد ممکن نیست بنابراین سیستم و مرجع هوشمند نیز امکان تشخیص اشکالی که برایش تعریف نشده را ندارند مگر اینکه تمامیِ جریانات مجموعه ها به جهت تشخیص و رفع اشکال های گوناگون ، همگام با الگوسازان و مدیران دائماً فعال باشند ! ( فرض کنیم در صد شهر ، صد نوع از بلایای مختلف پدید آمده باشد که اگر درمان نشود ، به هزاران بلای بزرگتر و پیچیده تر با آسیب بیشتر تبدیل میشود . پزشک هر شهر بلای اولیه ی مرتبط به شهر خودش را شناسایی و روش مقابله با آن را تشخیص میدهد و برای درمانش راهکار و الگو تعیین میکند . اگر این ارتباط میان عموم و پزشک قطع باشد ، امکان رفع بلای اولیه نیست ! اگر ارتباط با شعر های دیگر قطع باشد امکان پیشگیری به جهت مقابله با شیوع بلایایی که ممکن است به این شهر برسد ممکن نیست ! اگر پزشک و عوامل و عمومیت هر شهر در جای خود به خوبی عمل نکنند ، امکان پیشگیری از ابتلا به امراض و بلایایی که محتمل است از شهرهای دیگر سرازیر شود نیز نیست . ! ) در کلامی بسیار ساده میتوان گفت گاهی همه چیز با هم خوب پیش میرود و دائماً همه چیز بهتر و قوت و قدرت کلی بیشتر میشود و گاهی همه چیز بهم گره میخورد و نشأت گرفته از هم بدتر و سختر و پیچیده تر میشود .
توجه داشته باشیم که اکثر این موارد در اوضاعی فرض شد که اینا بدون سوء قصد و نیت نادرست از سوی عوامل ، افرادی و اشخاص گوناگون باشند و بدلیل توقف ، انفعال و کمکاری اعضاء پدید آید ، چه رسد به اینکه اختلاف میان مدیران صفحات هوشمند گوناگون ، شهرداران شهر های گوناگون و پزشکان و مردمانِ شهرهای گوناگون باشد .
حل مسئله و راهکار ؛ طبیعتی میان بشر به عنوان سرشت نهاد شده بشکلی است که دائماً در حال تغییر است بنابراین نباید بی توجه و بی اعتناء باشیم ، بلکه لازم است به جهت رستگاری دائماً به حدود کافی فعال و کوشا باشیم ! فارغ از این تشخیص اینکه چه درست و نیک و چه خطا ، ناصحیح و نامناسب است بسیار مهم است و نهایتاً فراهم بودن امکان به جهت پیمودن مسیر صحیح . اگر به مثالهای گوناگون در طول متن توجه داشته باشیم ، یک جایگاه والا و رأسین که فراز بر همه بشکل نظم دهنده و سامان دهنده میان تمامی جریان کلی عمل میکند بسیار مهم است. شماری آنرا خالق هستی ، خدا و به نام های گوناگون فهمیده و بیانو تعریف میکنند ، به هر روی و با هر نام « او زنده است و دائماً به جهت تغییرات ، میبایست نسبت به طریق های متناسب و طریقه اش مطابق و سازگار گردیم » و این همان است که موجب راهگشای های گوناگون ، سامان یافتن ، انتظام و شکلگیری جریاناتی است که به سببِ پیمودن راه های صحیح ، هم مسیر برایشان فراهم و هم توانمندند و بدیهیست که پرشمار طریق ها به منظورِ تشخیص صحیح از خطا .