با یاد و تمنای یاری از یگانه پروردگار بیهمتا و (صمد) و تمام اهل درستی و نیکی و حق و عدالت با عقاید و آیین های گوناگون
رفتار متناسب ناجیِ بانیان ، رهبران و مردمان در جهانی که پیش زمینه ی هم به بردهداری گراییدن و هم رشد عادلانه را دارد
خلاصه مطلب ؛ افراد برجسته برتری را برای همگان میخواهند . مواجه ی ایشان بشکلی است که تنها به جهت برتری اعضاء تدارک دیده میشود و برای زندگی معمول امکانی آنچونان نیست ، حتی گاهی با تکرار و اجبار موجب پرشانی و انزجار و مخالفت میگردد چراکه آنچه مفید و نیکو است در زمان مناسب برجای آورده نشده .
مقصود از این مطلب متهم گردانیدن نیست بلکه این است که « چگونه » به نتیجه ای سودمند و مطلوب رسید .
رفتاری نامناسب موجب فراهم شدن بستر برای سوءاستفاده و ناعدالتیهای گوناگون در جامعه میشود ، بسیاری از این اعمالِ نادرست بشکلی که فرد از ناحق بودن خویش مطلع نیست انجام میشود و بیان و تعریفِ قواعد و اصول صحیح بسیار مهم است .
حساسیت در این وضعیت موضوعی مهم است بنابراین میبایست از همیشه عملکردی بهتر داشت .
پرشمار از افراد برجسته در زمینه های گوناگون هستند که بدلیل درک وسیع از کلیت آفرینش و حیات ، با طرز دید و نیاتی نیکو ، ارجمند و بزرگ ، به جهت برتری همگان در تلاشند چراکه آدمی آنگاه که به توانایی ها پ قدرتش پی میبرد ، پس از مدتی اندیشیدن به این نتیجه میرسد که تمام هم نوعانش میتوانند در زمینه ای صاحب برتری باشند ، چنانکه در آن مورد صاحب استعداد هستند .
بنابراین از بیان گرفته تا دیگر اعمالشان ، جملگی بشکلی است که به جهت برتری همگان فرض شده و مطابق آن است و نه زندگی معمول و متداول . گاهاً به جایی میرسد که تَکریر ، اجبار و تحمیل از سوی ایشان ، هرچند با نیت و قصدی نیکو و حتی با ازخودگذشتگی توأم میگردد و اما به نکاتی مهم و برخی از نتایج منفیِ این رفتار ، بخصوص در جهانی که پیش زمینه ی به بردهداری گراییده و جاری شدن را نیز دارد اشاره کنیم ؛
فرض کنیم در حالتی عادی ، امنیت و رفاهی بسیار مطلوب برای عموم ، در طول مدتی به ثمر آمده ، سپس پرشمار از اعضاء مجموعه به دلیل گریز از این روزمرگی ، بدنبال انجام کارهای متفاوت و بزرگ هستند که به برتری فرد به فرد مجموعه منجر میشود ولی اگر پیش از این وضعیت و در اوضاعی که عموم به سبب انجام کارهای بزرگ و پر چالش ، پذیرش نداشته و آماده نباشند و حتی با مشکلات گوناگونی از جمله معیشت درگیر باشند ، آیا نتیجه یکسان میشود ؟! معتقدم نه فقط بی نتیجه است بلکه بسیاری منزجر و مخالفِ « مسیر و اهدافی میگردند که در زمان مناسب ، نیکو و احسن است » !
گاهی اعمال فراوان این افراد برجسته که در حقیقت بانیان ، رهبران و پیشرُوانی هستند که پایه گذاران و ادارهکنندگان جریانهای اصلی به جهت صحیح جاری بودن و کسب موفقیت های بزرگ جوامع محسوب میشوند ، بشکلی جلوه میکند که قدر و ارزش حقیقیِ آن نمایان نمیشود و یا به دلیل اینکه تلاش این افراد در مقاطعی بسیار زیاد است ، پس از مدتی توان و قدرتشان از بین رفته ، متوقف و یا کند میشود ، در نتیجه آنچه که نزد همگان همواره فراهم بوده و برقراریو وجودش سهل ، بدیهی و همیشه مهیا و مقدور انگاشته شده ، بیکباره معیوب و ناقص و یا معدوم میشود و سرانجام رفتاری که با مقاصدی بسیار نیک و حتی با از خودگذشتگی همراه است به نتیجه ای غیر از آنکه مفید ، نیکو و مطلوب باشد منتهی میگردد چراکه آن زمان که باید و به آن حدود که باید برایش از سوی همگان تلاش نشده !
نکته ی مهم ؛ ابتدا اینکه هرچند غالب این مطلب به نوعی است که خطابش به سوی بانیان و رهبران و تأکید بر فعالیت به اندازه ، در جای مناسب و درستِ ایشان است ولی دلایل و حکمت های فراوانی نیز وجود دارد که از جهاتی حاکی بر این است که مواردی و البته به حدودی آن رفتارها نیز لازم است چراکه هرچند در آن وقت به نتیجه ی مطلوب سرانجام نیافته ولی به نوعی خود نگه دارنده ی وضعیتی بوده که امکان موفقیت را زنده نگه داشته ! توجه داشته باشیم که این استدلال و حکمتها چونانکه مکشوف میگردد ، هرگز نباید به عنوان موردی مطرح گردد که عدمِ اعتدال در رفتار و ناپختگی و یا عدمِ تشخیص زمان متناسب را توجیه کند و از سوی دیگر هم نباید اذنی باشد که عموم نسبت به ایشان همانند دشمن خویش رفتار کنند . بلکه مواجه و اداره ی صحیح و مناسب در اینچونان اوضاع متلاطم موجب میشود به آن مقطع و زمان مناسب رِسَد که همکاری و نظم جایگزین نابسامانی و برآشفتگی گردد .
نکته ی قابل توجه دیگر درباره ی این است که رعایت رفتار صحیح که از باور بنده آموزه و تذکری ( یادآور ) بسیار گرانبها و ارزشمند است مقابله ای کارساز دربرابر هر نوع جریان سوءاستفاده گر و نادرست تلقی میشود ، همانا رفتاری که موجب آشفتگی ، انزجار و مخالفت میشود ، راه را برای سوءاستفاده و ناعدالتیهای گوناگون فراهم میسازد . به عنوان مثال بسیاری به بهانه ی رشد جامعه و در اوضاعی که « احتیاج مردمان به سببِ امنیت و رفاه بسیار است » ، « با توجه به اینکه حدود انتظارات به دلیل ناچاری به حداقل رسیده » و « چونانکه از بانیان و رهبرانِ صاحبِ طریق های صحیح و عادلانه ، ناامید ، خشمگین و منزجر شدند » ، اوضاع را مناسب میدانند که بر اوضاع غالب گردند ! بسیاری از این اشخاص بشکلی ندانسته و ناخودآگاه عمل میکنند به نوعی که ناحقی و ناعدالتی را در عملکرد خودشان نمیتوانند تشخیص دهند ولیکن نتیجه تفاوتی نداشته و یکسان است . طبیعتاً « بیان و تعریفِ قواعد و اصول صحیح » موضوعی بسیار بسیار مهم است تا هر جریان و مجموعه از درون دچار ضعف ، اختلال و زوال نباشد بلکه قدرتمند ، جاری ، روان و آماده باشد .
عقبماندگیِ علمی ، اقتصادی و صنعتی در زمینه های گوناگون ، نهادینه شدن نفرت و کینه در وجود اعضاء مجموعه ، بی رحم بودن ، اتحاد نداشتن ، بی اعتمادی و از بین رفتن اعتبار مجموعه ، جریانات و اعضاء ، تنها بخشی کوچک از نتایجی است که در مدتی کوتاه تر از آنکه گاهاّ تصور میشود ، بشکلی عمیق رسوخ میکند که از بین بردن آن غیر ممکن بنظر میرسد چه بسا که موفقیت های بزرگ ثمر آید ، از این روی یادآوریِ بر این فرایض را در این زمان بسیار مهم میدانم !